گفتم:سلام حافظ گفتا علیک جانم گفتم:کجا روی تو؟گفت والله خودم ندانم
گفتم:بگیر فالی گفتا نمانده حالی گفتم :چگونه ای؟گفت در بند بی خیالی
گفتم:که تازه تازه شعر وغزل چه داری؟ گفتا که میسرایم شعر سپید باری
گفتم:زدولت عشق.گفتا:که کودتا شد گفتم:رقیب چی؟ گفتا:او نیز کله با شد
گفتم:کجاست لیلی؟مشغول دلربایی؟ گفتا:شده ستاره در فیلم سینمایی
گفتم :بگو ز خالش .آن خال آتش افروز؟ گفتا: عمل نموده دیروز یا پریروز
گفتم: بگو زمویش گفتا:که مش نموده گفتم: بگو ز یارش گفتا ولش نموده
گفتم:چرا؟چگونه؟عاقل شده است مجنون؟ گفتا: شدید گشته معتاد گرد و افیون
گفتم: کجاست جمشید؟جام جهان نمایش؟ گفتا: خرید قسطی تلوزیون به جایش
گفتم :بگو ز ساقی حالا شده چه کاره؟ گفتا:شده است منشی در دفتر اداره.
گفتم:بگو ز زاهد آن رهنمای منزل گفتا:که دست خود را بردار از سر دل
گفتم ز ساربان گو با کاروان غم ها گفتا:آژانس دارد با تور دور دنیا
گفتم:بگو ز محمل یا از کجاوه یادی گفتا:پژو .دوو.بنز.یا گلف نوک مدادی
گفتم که:قاصدت کو آن باد صبح شرقی؟ گفتا که :جای خود را داده به فاکس برقی
گفتم: بیا ز هدهد جوییم راه چاره گفتا:به جای هدهد دیش است و ماهواره
گفتم :سلام ما را باد صبا کجا برد؟ گفتا:به بست داده آورد یا نیاورد؟
گفتم:بگو ز مشک آهوی دشت زنگی گفتا: که ادکلن شد در شیشه های رنگی
گفتم :سراغ داری میخانه ای حسابی؟ گفتا:آنچه بود از دم گشته چلو کبابی
گفتم: شراب نابی در دست و پا نداری؟ گفتا:به جاش دارم وافور با نگاری
گفتم: بلند بوده موی تو آن زمانها گفتا:به حبس بودم از ته زدند آنها
گفتم :شما و زندان؟حافظ ما رو گرفتی؟ گفتا: ندیده بودم هالو به این خرفتی!!!!
حالا از شوخی گذشته یه فاتحه براش بخونیم....
بازدید دیروز: 7
کل بازدید :28081
مردی بسیار منطقی ، تیز و در عین حال شوخ طبع و بقول دوستانم اجتماعی هستم.